درباره صفات شخصیتی و خصوصیات افراد نگران و مضطرب، اطلاعات بسیار زیادی در دسترس است. برای مثال افراد نگران نمی توانند تردید و بلاتکلیفی را تحمل کنند،بسیار کمالگرا هستند و نسبت به پیامدهای منفی کارهای خود احساس مسئولیت می کنند.همه اینها صفات شخصیتی هستند که اصولا باید باعث شوند تا این افراد یرای حل مسائل تلاش کننداما افراد مضطرب در حل مشکلات معمولا اعتماد به نفس ندارند و از نگرانی های آن ها می توان فهمید که ناتوانی های شخصی و کمبودهای هیجانی دارند.این ترکیب متناقض از صفات ناهمخوان به آن ها انگیزه می دهد تا برای حل مشکلات خود تلاش کنند،ولی تردید شخصی آن ها درباره توانایی های خودشان در حل مشکلات به صورت موفقیت آمیز،باعث می شود در این کار موفق نشوند.
امروزه اضطراب به عنوان ریشه بسیاری از بیماری های جسمی ومشکلات روحی شناخته می شودکه از مهم ترین آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
مشکلات مربوط به اضطراب نسبتا عمومیت دارند و حدود ۳۰% الی ۴۰% افراد،در مرحله ای از زندگی خود،به اختلالاتی دچار می شوند که با اضطراب ارتباط دارند.در نتیجه اختلالات اضطرابی باری سنگین بر دوش فرد و جامعه هستند؛بسیار بیشتر از سایر مشکلات روانی طول می کشند و ممکن است به اندازه یک بیماری فیزیکی فلج کننده باشند.
انواع مختلفی از بیماری های اضطرابی وجود دارد که در ادامه به برخی از انواع مشکلات اضطرابی و علائم آن اشاره می کنیم.
اختلال اضطراب فراگیر(GAD):
شایعترین نوع اضطراب در میان مراجعین به مراکز مشاوره می باشد که علائم آن به شرح زیر می باشد:
اختلال اضطراب جدایی:
نوعی اختلال روانی است که در آن فرد به علت جدا شدن از خانه یا از افرادی که به آن ها وابستگی عاطفی زیادی دارد(پدر،مادر،پدربزرگ،فرزندان و یا خواهران و برادران )بشدت مضطرب می شود.حتی تصور جدایی می تواند به اضطراب شدید منجر شود.اضطراب جدایی می تواند در جنبه های مختلف زندگی(مثلا در عملکرد تحصیلی یا اجتماعی)نابسامانی شدیدی به وجود آورد.اختلال اضطراب جدایی برای اولین بار معمولا در سال های پیش دبستانی مشاهده می شود.
اضراب جدایی به عنوان ترس یا اضطراب بسیار زیاد و بی تناسب با مرحله رشدی که فرد در آن قرار دارد،به علت جدا شدن از کسانی که به آن ها دلبستگی دارد،تعریف می شود.این ترس یا اضطراب افراطی حداقل با سه مورد از هشت مورد زیر مشخص می شود:
اختلال وحشت زدگی:
منظور از اختلال وحشت زدگی،حملات وحشت زدگی مکرر و غیر منتظره است.حمله وحشت زدگی عبارت است از ترس شدید یا ناراحتی شدید و ناگهانی ،که در عرض چند دقیقه به اوج خود می رسد و در طی آن،چند مورد یا بیشتر از نشانه های زیر روی می دهند:
اختلال آگورافوبیا:
افراد مبتلا به آگورافوبیا،همیشه می ترسند که مبادا در جائی گیر بیفتند و در صورت نیاز فوری(معمولا به علت وحشتزدگی)نتوانند به موقع کمک دریافت کنند.یعنی افراد می ترسند در جایی یا در مکانی دچار حمله وحشت زدگی شوند و کسی نتواند به آن ها کمک کند یا خودشان نتوانند از آن فرار کنند.معمولا آگورافوبیا با معیارهای زیر تشخیص داده می شود:
الف- ترس یا اضطراب شدید درباره دو موقعیت(یا بیشتر)از پنج موقعیت زیر:
ب- فرد از این موقعیت ها می ترسد یا از آنها اجتناب می کند زیرا فکر می کند که در صورت مواجه شدن با نشانه هایی شبیه نشانه های وحشت زدگی ،به آسانی نمی تواند فرار کند یا رسیدن نیروهای کمکی دشوار خواهد بود.
اختلال فوبیاهای خاص:
فوبیاهای خاص عبارتند از ترس های افراطی،غیر منطقی و مداوم نسبت به یک شئ یا یک وضعیت خاص.افراد فوبیک معمولا می دانند که ترس آن ها از یک موقعیت یا رویداد فوبیا زا بیش از حد زیاد یا غیر منطقی است،اما مجموعه ای از باورهای ترس آور در خود ایجاد کرده اند که ظاهرا ترس آن ها را در کنترل دارد.این باورها در درون خود اطلاعاتی به همراه دارند،اطلاعات درباره اینکه چرا فکر این یا آن محرک تهدید آمیز است و وقتی در وضعیت فوبیک قرار دارند چه واکنشی نشان دهند(مثل اجتناب از مواجهه با آن محرک).
معیارهای خاصی برای تشخیص ابتلا به اختلال فوبیک وجود دارداز جمله:
اختلال اضطراب اجتماعی:
اختلال اضطراب اجتماعی عبارت است از ترس شدید و دایمی از موقعیت هایی که در آن ها فرد در جمع دیگران قرار می گیرد یا باید جلوی آن ها کاری انجام دهد(مثلا سخنرانی کند).افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از هرگونه موقعیت اجتماعی که فکر می کنند ممکن است در آن یک رفتار خجالت آور داشته باشند یا هرگونه وضعیتی که فکر می کنند ممکن است در آن یک رفتار خجالت آور داشته باشند یا هر گونه وضعیتی که فکر می کنند در آن مورد ارزیابی منفی قرار می گیرند می ترسند و سعی می کنند از آن ها دور باشند.
اختلال اضطراب اجتماعی معیارها و نشانه های زیر را دارد:
الف- ترس یا اضطراب شدید نسبت به یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن فرد در معرض توجه و دقت دیگران قرار می گیرد.بعضی نمونه ها عبارتند از :تعاملات اجتماعی(مثلا حرف زدن با دیگران،ملاقات یا آشنا شدن با دیگران)،تحت نظارت دیگران قرار داشتن(مثلا به هنگام خوردن یا نوشیدن)،یا انجام دادن کاری در جلوی دیگران(مثلا سخنرانی کردن).
اختلال سلکتیو میوتیسم:
کودکان مبتلا به سلکتیو میوتیسم وقتی در تعاملات اجتماعی قرار می گیرند،سر صحبت را باز نمی کنند یا وقتی دیگران با آن ها حرف می زنند جواب نمی دهند.این حرف نزدن هم در تعاملات اجتماعی با کودکان و هم در تعاملات اجتماعی با بزرگسالان روی می دهد.کودکان مبتلا به سلکتیو میوتیسم در خانه خود و در حضور اعضای درجه یک خانواده حرف می زنند اما معمولا حتی جلوی دوستان صمیمی یا خویشاوندان درجه دو نیز حرف نمی زنند(مثلا پدربزرگ،مادربزرگ،عمو،دایی،خاله،عمه).این اختلال معمولا با اضطراب اجتماعی شدیدی همراه است.این کودکان معمولا از حرف زدن در مدرسه امتناع می ورزند که به مشکلات آکادمیک یا آموزشی منجر می شود؛زیرا برای معلمان دشوار است که بعضی از مهارت های این کودکان،مثل توانایی خواندن را مورد سنجش قرار دهند.حرف نزدن ممکن است ارتباط اجتماعی را مختل کند،هرچند کودکان مبتلا به این اختلال گاهی از روش های غیرشفاهی یا غیرکلامی برای ارتباط برقرار کردن استفاده می کنند(مثلا از گلوی خود صداهایی در می آورند،با دست نشان می دهند یا خواسته هایشان را می نویسند)و ممکن است به انجام دادن فعالیت های گروهی که در آن ها به حرف زدن نیاز نیست مشتاق باشند.از جمله سایر ویژگی های این کودکان می توان از موارد زیر نام برد:خجالتی بودن مفرط،ترس از خجالت کشیدن جلوی دیگران،انزوای اجتماعی و گوشه گیری،چسبیدن به مادر(پدر یا یک بزرگتر دیگر)،صفات کمالگرایانه،قشقرق راه انداختن یا رفتارهای نافرمانی اما در سطح خفیف.با این حال گاهی ممکن است یک اختلال ارتباطی نیز داشته باشند.حتی وقتی این اختلالات حضور دارند،اضطراب نیز حضور دارد(به جای کلمه سلکتیو ممیوتیسم کلماتی همچون لالی گزینشی،بی کلامی اختیاری و حرف نزدن انتخابی نیز به کار برده می شود.معیار تشخیص سلکتیو میوتیسم به صورت زیر می باشد:
اختلال وسواس:
وسواس ها مثل مهمانان ناخوانده ای هستند که گنگر خورده اند و لنگر انداخته اند.آن ها مثل تروریست های ذهنی به ذهن فرد یورش می آورند و باعث می شوند او معذب،مشوش،مضطرب،عصبی و گاهی هراسان شود.وسواس ها خود را به ۳ صورت نشان می دهند:
۱-افکار:افکار وسواسی کلماتی هستند که دایم در ذهن ما زنگ می زنند و تکرار می شوند.برای مثال اگر شی کثیفی را لمس کنید ،ممکن است این فکر دایم در ذهنتان تکرار شود:اگر همین حالا دستم را نشویم حتما مریض خواهم شد.بعضی دیگر افکار وسواسی خود را به صورت تردید یا دغدغه نشان می دهند،مثلا تردید درباره این موضوع که آیا درها را قفل کرده ایدیا نه،یا دغدغه درباره اینکه مبادا لوازم داخل کمد مرتب چیده نشده باشند.
۲- ترس ها:ترس های وسواسی عبارتند از احساسات،انگیزه های ناگهانی،یا نگرانی هایی درباره این موضوع که مبادا کاری نابجا،ناشایست یا نامطلوب انجام دهید.برای مثال ممکن است از این بترسید که به یکی از عزیزانتان صدمه وارد کنید یا هر کاری آن طور که شما آن را صحیح می دانید پیش نرود.یک مثال دیگر از ترس وسواسی زمانی است که نگران هستید مبادا در طول یه مهمانی شروع به پرت و پلاگویی و فحاشی کنید یا مبادا به هنگام رانندگی،ناگهان به آن طرف خیابان بروید و با اتومبیل هایی که از روبرو می آیند شاخ به شاخ شوید.
۳- ایماژها یا تصاویر ذهنی:اینها تصاویری غیرارادی و مزاحم هستند که در ذهنتان شکل می گیرند و معمولا صحنه هایی پرخشونت،ترسناک،از لحاظ اخلاقی مذموم،عجیب و غریب و نامطلوب را نشان می دهند.
اختلال وسواسی اجباری با ویژگی های زیر شناخته می شود:
وسواس هابا (۱)و(۲)شناخته می شوند:
۱٫افکار،امیال،یا تصاویرذهنی تکراری و دایمی که فرد،در برهه ای در طول ناراحتی،آنها را ناخواسته و مزاحم می داند و در اکثر افراد اضطراب یا استرس شدید به وجود می آورند.
۲٫فرد تلاش می کند تا این افکار،امیال یا تصاویرذهنی را نادیده بگیرد یا سرکوب کند،یا به وسیله یک فکر یا یک عمل دیگر،آن ها را خنثی کند.
اجبارها با (۱)و(۲)تعریف می شوند:
۱٫رفتارهای تکراری(مثلا شستن دست ها،مرتب کردن،چک کردن)یا اعمال ذهنی تکراری(مثلا دعا کردن،شمردن،تکرار کلمات در سکوت)که فرد احساس می کند،در واکنش به یک وسواس یا مطابق با قوانینی که باید به طور سفت و سخت اعمال شوند،باید به اجرا درآورد.
۲٫هدف فرد از این اعمال ذهنی یا رفتارهای فیزیکی عبارت است از جلوگیری یا کاهش اضطراب یا استرس،یا پیشگیری از یک رویداد یا موقعیت که فرد آن را ترسناک می داند؛اما این اعمال ذهنی یا رفتارهای فیزیکی با مواردی که قرار است آن ها را خنثی یا پیشگیری کنند هیچ ارتباط واقع بینانه ای ندارند،یا اعمال و رفتاری به وضوح افراطی هستند.
اختلال بادی دسمورفیک:
این اختلال اضطرابی نوعی اختلال روانشناختی است که در آن فرد بشدت نگران یک نقص خیالی یا بسیار کوچک در بدن خود می باشد و دایما به آن فکر می کند.این نقص معمولا خیالی است ،اما اگر نقص فیزیکی واقعا وجود داشته باشد ،افراد مبتلا به اختلال بادی دیسمورفیک آن را بشدت بزرگ خواهند کرد.برای اینکه فرد رسما مبتلا به این اختلال تشخیص داده شود ،باید شدت تفکر درباره نقص های جسمی آنقدر شدید باشد که باعث نابسامانی (نقص،معلولیت)در عملکرد اجتماعی،شغلی یا سایر زمینه های زندگی شود.
معیارهای تشخیصی اختلال بادی دیسمورفیک:
افسردگی:
در روانشناسی به افسردگی سرماخوردگی روانی گفته می شود،یعنی همان مدلی که یک فرد در طول سال ممکن است بارها سرما بخورد،در طول زمان ممکن است بارها افسرده شود؛از طرفی افسردگی نیز مثل سرماخوردگی اگر درمان نشده رها شود می تواند به مسائل جدی تری تبدیل شود.افسردگی باعث می شود تا افراد به اتفافات زندگیشان با دید منفی تری نگاه کنند و حافظه آنان تنها اتفاقات منفی زندگیشان را یادآوری کند.افسردگی می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم کیفیت و رضایت از زندگی زناشویی را تحت تاثیر قرار دهد.افسردگی باعث می شود تا در خواب،اشتها،انگیزه و عملکرد جنسی افراد ،اختلال به وجود بیاید.
نشانه های افسردگی:
برای دریافت نوبت مشاوره اضطراب . وسواس . افسردگی و اطلاع از آدرس بهترین مراکز مشاوره ازدواج اصفهان می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی توحید از طریق تلفن ثابت با شماره ۳۶۲۹۳۰۲۳ و ۳۶۲۵۵۱۷۱ تماس بگیرید.